" ضامن آهو "
هر نشانی از تو
شهر آشفته و متروک دلم را به رگبار جنون می‌بندد
و همه جان و تنم را که فراموش شده است
کنج این وادی و این غربت تلخ
تو مرا یادم کن
که همین یاد تو تکرار عجیبی ست نفس‌های مرا
از لب پنجره‌ات، وقت شیرین دعا
یادی از جنس دو دست
از سرلمس ضریحت، تا به ایوان طلا
که فقط به عشق آن نگاه مهربان تو دلم در حرمت می‌چرخد
توفقط ببین مرا،
چشم من در شب ظلمت به هزاران امید درپی روزنه‌ای می‌گردد
چه دلم یاد تو دارد ای دوست
تا که ازمن دوری!
چه کند قلب پریشان، با غم محجوری
تو مرا خواهی خواند..
تو مرا خواهی دید...
دلم آن سان که به شوق حرمت پرگیرد
دانه‌اش خواهی داد...
تو که پرواز دلم می‌بینی
چاره بگشای و مرا امید باش
گو که من چند شام را از سر کنم
از کدام نغمه‌ی خوش اشعار دل باور کنم
دل گرفتار نگاه تو شد از عشق تو سوخت
بنگر ای دوست
که ازعشق تو امید به ارزان نفروخت
نوح شو، از شهر غم‌هایم ببر
ضامن آهو بیا و بی‌کسی هایم بخر
✍️به قلم: راحیل ماندگار
مدرسه علمیه الزهراء سلام الله علیها_ واوان
-------------------------------------------------------
" جوان‌ترین امام شهید "
شهادت در جوانی یک مراد است
به هر کس می‌رسد عطرش زیاد است
امامان تک به تک در این مسیرند
که او کم سن‌ترین، نامش جواد است
✍️به قلم: مریم ایوزخانی
حوزه علمیه کوثر
-------------------------------------------------------
" بهانه‌ی خلقت"
این دو بهانه‌ی خلقت
مهربان‌تر از رافت
دلی لبریز ازعشق
تقدیم به زلال عصمت
تقدیم به ماهی که شد
پرنورترازآفتاب
دراول ذی‌الحجه
شادی دل بی‌تاب
شاد است دلی که غم
لانه‌افکنده درآن
در چنین روز بزرگ
دل ثناگو لب خندان
✍️به قلم: فهیمه جابری
حوزه علمیه فاطمه‌الزهراء سلام الله علیها _ آبادان
-------------------------------------------------------
آسمان‌ها ستاره باران است
هلهله می‌کنند حورالعین
ترمه ای از بهشت آوردند
کوثر و حیدرند حجله نشین
جبرئیل آمده است مهمانی
بوی مشک و گلاب پیچیده
دور تا دور خانه مولا
شاخه‌هایی ز یاس روییده
صوت یاسین و نور می‌آید
سر در عرش هم چراغان است
هاله‌هایی ز نور می‌چرخند
چشم زهرا(س) به روی قرآن است
روی لب ذکر یا علی (ع) دارد
خطبه خوان هم که حضرت طاهاست
تا بلی گفت نور باران شد
عشق تفسیر حیدر و زهراست
✍️به قلم: سمیه زارع
حوزه علمیه فاطمه زهرا سلام الله علیها _ مرودشت
-------------------------------------------------------
دل با دلتنگی "
امام زمانم تو را که بنامم
اگر تو نباشی که منم که تمامم
بدون توام من به وهم و گمانم
به چه سوی نشانم به چه روی دوانم
که به دنبال جانم شده اکسیر گرانم
که حیات ومماتم تو امام زمانم
تو اگر که نگاهی به رخم بنمایی
که منم که نشینم به رهت به گدایی
بدوم پی جانان که به رسم پناهی
در خونه‌ات اقا ندهم به سپاهی
که تمام نفس‌ها بشود به یه اهی
که امام زمانش بکند یه نگاهی
✍️به قلم: مریم ایوزخانی
حوزه علمیه عالی کوثر _ قزوین
دوستان خود را به جمع ما دعوت کنید.
https://eitaa.com/joinchat/1138884699C5d0e00a7bc
معنوی, [13.07.22 13:37]
[Forwarded from کافه قلم - تولیدات ادبی طلاب]
#ادبیات_اشعار
" شهدا "
عزّت به نامِ کیست؟ " همیشه بهارها "
آیینه‌ای که دل ندهد به غبارها
ما گرم خاک بازی و جامانده از سفر
رفتند بی‌صدا همه‌ی هم قطارها
آنها که دست بسته کشیدند مَسحِ خون
آن عرش رفته از وسطِ انفجارها
حتی به قدر قبر نخواستند از زمین
میراث دارهای جهان، بی مزارها
گلچینِ روزگار نشان داد هیچ وقت
چیزی دِرو نمی‌شود از شوره زارها
تیر از کنار گوشِ هزاران نفر گذشت
شربت رسید روی لبِ بی‌قرارها
با لافِ عشق شهدِ شهادت نمی‌دهند
باشیم کاش لااقل از توبه کارها
✍️ به قلم: زهرا علی آقایی
حوزه علمیه فاطمه معصومه سلام الله علیها
دلیجان _ مرکزی
-------------------------------------------------------
به غم دل گرفته
راهی دعای عرفات
به پی دادن روح جلا
پاکی مروه وصفا
نداستم به کدامین راه
گمگشته راه روز جزا
به زیبای عرفات
جستم نور تجلی خدا
شده دل قربانی
آن هم به دوری حسین از دنیا
رسیدن به دشنه وبلا
با رسیدن به خاک کربلا
دل خوشم از عید قربان
غمگین رسیدن ماه بلا
✍️به قلم: زهرا امیری
حوزه علمیه ...
-------------------------------------------------------
نه قهر و عتاب کرد و نه گوش کشید
رفتم به درش مرا در آغوش کشید
آنقدر کریم است که در دامن من
خروار گناه دید و سرپوش کشید
✍️به قلم: خدیجه خدا کرمی
حوزه علمیه معصومیه سلام الله علیها